کنایه از مردمی است که دیر به خواب رود و دیر هم بیدار گردد. (برهان) (انجمن آرا). آنکه خوابش سنگین باشد و دیر بیدار گردد. (آنندراج) : امروز منم روز فرورفته و شب خیز سرگشته از این بخت سبک پای گران خواب. خاقانی. چیست بدیوان عشق حاصل کارم جز اشک عمر سبکپای گشت بخت گران خواب شد. خاقانی. مرغ گران خواب تر از صبحگاه پای فلک بسته تر از دست ماه. نظامی. ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان گرم بود گله ای رازدار خود باشم. حافظ. این بخت گرانخوابم بیدار شود روزی وین دولت سرمستم هشیار شود روزی. حافظ. رخسارۀ گلرنگ تو هر دم به هوایی است چون چشم گران خواب تو بیمار نباشد. صائب (از آنندراج)
کنایه از مردمی است که دیر به خواب رود و دیر هم بیدار گردد. (برهان) (انجمن آرا). آنکه خوابش سنگین باشد و دیر بیدار گردد. (آنندراج) : امروز منم روز فرورفته و شب خیز سرگشته از این بخت سبک پای گران خواب. خاقانی. چیست بدیوان عشق حاصل کارم جز اشک عمر سبکپای گشت بخت گران خواب شد. خاقانی. مرغ گران خواب تر از صبحگاه پای فلک بسته تر از دست ماه. نظامی. ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان گرم بود گله ای رازدار خود باشم. حافظ. این بخت گرانخوابم بیدار شود روزی وین دولت سرمستم هشیار شود روزی. حافظ. رخسارۀ گلرنگ تو هر دم به هوایی است چون چشم گران خواب تو بیمار نباشد. صائب (از آنندراج)
خورنده گیاه، جانوری که خوراکش منحصرا گیاهان و علفها باشد علف خوار جمع گیاه خواران. یا گیاه خواران. ( جمع گیاه خوار) جانورانی که منحصرا تغذیه آنها از انساج گیاهی باشد از قبیل دامها و انواع گوزنها و آهو ها و برخی حشرات علف خواران، علف زار مرتع: چون ربیع بودی بگیاه خوار از آنجا برفتندی
خورنده گیاه، جانوری که خوراکش منحصرا گیاهان و علفها باشد علف خوار جمع گیاه خواران. یا گیاه خواران. ( جمع گیاه خوار) جانورانی که منحصرا تغذیه آنها از انساج گیاهی باشد از قبیل دامها و انواع گوزنها و آهو ها و برخی حشرات علف خواران، علف زار مرتع: چون ربیع بودی بگیاه خوار از آنجا برفتندی